غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
مشاهده در یوتیوب
برای دریافت فال حافظ عضو کانال یوتیوب ما شوید
غزلیات خاقانی
غزلستان
::
خاقانی
شماره ١: اى آتش سوداى تو خون کرده جگرها
شماره ٢: طبع تو دمساز نيست عاشق دلسوز را
شماره ٣: خوش خوش خرامان مى روي، اى شاه خوبان تا کجا
شماره ٤: رفتم به راه صفت ديدم به کوى صفا
شماره ٥: ز خاک کوى تو هر خار سوسنى است مرا
شماره ٦: به زبان چرب جانا بنواز جان ما را
شماره ٧: بر سر کرشمه از دل خبرى فرست ما را
شماره ٨: گرنه عشق او قضاى آسمانستى مرا
شماره ٩: اى پار دوست بوده و امسال آشنا
شماره ١٠: ارى فى النوم ما طالت نواها
شماره ١١: جام مى تا خط بغداد ده اى يار مرا
شماره ١٢: درد زده است جان من ميوه جان من کجا
شماره ١٣: سر به عدم درنه و ياران طلب
شماره ١٤: گر مدعى نه اى غم جانان به جان طلب
شماره ١٥: مست تمام آمده است بر در من نيم شب
شماره ١٦: به يکى نامه خودم درياب
شماره ١٧: ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسب
شماره ١٨: رويم ز گريه بين چو گلين کاه زير آب
شماره ١٩: کار عشق از وصل و هجران درگذشت
شماره ٢٠: انصاف در جبلت عالم نيامده است
شماره ٢١: پاى گريز نيست که گردون کمان کش است
شماره ٢٢: تا جهان است از جهان اهل وفائى برنخاست
شماره ٢٣: دل پيشکش تو جان نهاده است
شماره ٢٤: کار گيتى را نوائى مانده نيست
شماره ٢٥: اهل بر روى زمين جستيم نيست
شماره ٢٦: آگه نه اى که بر دلم از غم چه درد خاست
شماره ٢٧: در اين عهد از وفا بوئى نمانده است
شماره ٢٨: از کف ايام امان کس نيافت
شماره ٢٩: زآتش انديشه جانم سوخته است
شماره ٣٠: زخم زمانه را در مرهم پديد نيست
شماره ٣١: چه آفتى تو که کمتر غم تو هجران است
شماره ٣٢: حصن جان ساز در جهان خلوت
شماره ٣٣: بخت بدرنگ من امروز گم است
شماره ٣٤: طره مفشان که غرامت بر ماست
شماره ٣٥: در جهان هيچ سينه بى غم نيست
شماره ٣٦: مرا دانه دل بر آتش فتاده است
شماره ٣٧: من ندانستم که عشق اين رنگ داشت
شماره ٣٨: چه نشينم که فتنه بر پاى است
شماره ٣٩: آن کز مى خواجگى است سرمست
شماره ٤٠: فرمان ملک چه ساحرى ساخت
شماره ٤١: اى قول دل به رفيع الدرجات
شماره ٤٢: عيسى لب است يار و دم از من دريغ داشت
شماره ٤٣: دست قبا در جهان نافه گشاى آمده است
شماره ٤٤: اى باد صبح بين که کجا مى فرستمت
شماره ٤٥: لعل او بازار جان خواهد شکست
شماره ٤٦: ديدى که يار چون ز دل ما خبر نداشت
شماره ٤٧: رخ تو رونق قمر بشکست
شماره ٤٨: از حال خود شکسته دلان را خبر فرست
شماره ٤٩: زان زلف مشک رنگ نسيمى به ما فرست
شماره ٥٠: روى تو دارد ز حسن آنچه پرى آن نداشت
شماره ٥١: به باغ وصل تو خاري، رقيب صد ورد است
شماره ٥٢: تيره زلفا باده روشن کجاست
شماره ٥٣: دردى است درد عشق که درمان پذير نيست
شماره ٥٤: شمع شب ها بجز خيال تو نيست
شماره ٥٥: سر سوداى تو را سينه ما محرم نيست
شماره ٥٦: ما به غم خو کرده ايم اى دوست ما را غم فرست
شماره ٥٧: بس لابه که بنمودم و دل دار نپذرفت
شماره ٥٨: شورى ز دو عشق در سر ماست
شماره ٥٩: دل شد از دست و نه جاى سخن است
شماره ٦٠: آن نازنين که عيسى دلها زبان اوست
شماره ٦١: عيسى لبى و مرده دلم در برابرت
شماره ٦٢: گر هيچ شبى وصل دلارام توان يافت
شماره ٦٣: چه گويى ز لب دوست شکر وام توان خواست
شماره ٦٤: کيست که در کوى تو فتنه روى نيست
شماره ٦٥: عشق تو قضاى آسمانى است
شماره ٦٦: مى خور که جهان حريف جوى است
شماره ٦٧: دل را ز دم تو دام روزى است
شماره ٦٨: اى دل به عشق بر تو که عشقت چه درخور است
شماره ٦٩: خاکى دلم که در لب آن نازنين گريخت
شماره ٧٠: خه که دگر باره دل، درد تو در برگرفت
شماره ٧١: به دو ميگون لب و پسته دهنت
شماره ٧٢: هر که در عاشقى قدم نزده است
شماره ٧٣: جو به جو عشقت شمار دم زدن بر من گرفت
شماره ٧٤: سر و زر کو که منت يارم جست
شماره ٧٥: يارب آن خال بر آن لب چه خوش است
شماره ٧٦: در عشق تو عافيت حرام است
شماره ٧٧: به جائى رسيد عشق که بر جاى جان نشست
شماره ٧٨: چرا ننهم؟ نهم دل بر خيالت
شماره ٧٩: هر که به سوداى چون تو يار بپرداخت
شماره ٨٠: دلم در بحر سوداى تو غرق است
شماره ٨١: بگشا نقاب رخ که ز ره بر در آيمت
شماره ٨٢: علم عشق عالى افتاده است
شماره ٨٣: فلک در نيکوئى انصاف دادت
شماره ٨٤: بتى کز طرف شب مه را وطن ساخت
شماره ٨٥: آن ها که محققان راهند
شماره ٨٦: با او دلم به مهر و محبت نشانه بود
شماره ٨٧: طريق عشق رهبر برنتابد
شماره ٨٨: عقل در عشق تو سرگردان بماند
شماره ٨٩: دل کشيد آخر عنان چون مرد ميدانت نبود
شماره ٩٠: دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد
شماره ٩١: دل پيش خيال تو صد ديده برافشاند
شماره ٩٢: صد يک حسن تو نوبهار ندارد
شماره ٩٣: تب دوشين در آن بت چون اثر کرد
شماره ٩٤: هر تار ز مژگانش تيرى دگر اندازد
شماره ٩٥: عذر از که توان خواست که دلبر نپذيرد
شماره ٩٦: عشق تو چون درآيد شور از جهان برآيد
شماره ٩٧: عشق تو به گرد هر که برگردد
شماره ٩٨: آن زمان کو زلف را سر مى برد
شماره ٩٩: سر نيست کز تو بر سر خنجر نمى شود
شماره ١٠٠: هر زمانى بر دلم بارى رسد
شماره ١٠١: عشاق بجز يار سر انداز نخواهند
شماره ١٠٢: نگارينا به صحرا رو که صحرا حله مى پوشد
شماره ١٠٣: عشق تو به هر دلى فرو نايد
شماره ١٠٤: فروغ جمالت نظر برنتابد
شماره ١٠٥: خوى او از خام کارى کم نکرد
شماره ١٠٦: ذره نمايد آفتاب ار به جمال تو رسد
شماره ١٠٧: حاشا که مرا جز تو در ديده کسى باشد
شماره ١٠٨: با ياد تو زهر بر شکر خندد
شماره ١٠٩: جانا لب تو پيش کش از ما چه ستاند
شماره ١١٠: مهر تو بر ديگران نتوان نهاد
شماره ١١١: پرده نو ساخت عشق، زخمه نو در فزود
شماره ١١٢: مرا وصلت به جانى برنيايد
شماره ١١٣: دل که در دام تو افتاد غم جان نبرد
شماره ١١٤: دل زخم تو را سپر ندارد
شماره ١١٥: بوسه گه آسمان نعل سمند تو باد
شماره ١١٦: با کفر زلفت اى جان ايمان چه کار دارد
شماره ١١٧: آوازه جمالت چون از جهان برآمد
شماره ١١٨: وصل تو به وهم در نمى آيد
شماره ١١٩: چشم ما بر دوخت عشق و پرده ما بردريد
شماره ١٢٠: دوست مرا رطل عشق تا خط بغداد داد
شماره ١٢١: دل رفت و مى ندانم حالش که خود کجا شد
شماره ١٢٢: لعلت اندر سخن شکر خايد
شماره ١٢٣: دل از آن راحت جان نشکيبد
شماره ١٢٤: لب جانان دواى جان بخشد
شماره ١٢٥: اول از خود برى توانم شد
شماره ١٢٦: دل عاشق به جان فرو نايد
شماره ١٢٧: دل از آن دلستان به کس نرسد
شماره ١٢٨: عشق تو دست از ميان کار برآورد
شماره ١٢٩: ازين ده رنگ تر يارى نپندارم که کس دارد
شماره ١٣٠: مى وقت صبوح راوقى بايد
شماره ١٣١: تو را نازى است اندر سر که عالم بر نمى تابد
شماره ١٣٢: چه روح افزا و راحت بارى اى باد
شماره ١٣٣: چشم دارم که مرا از تو پيامى برسد
شماره ١٣٤: باغ جان را صبوحى آب دهيد
شماره ١٣٥: دل نام تو بر نگين نويسد
شماره ١٣٦: فراقت ز خون ريز من در نماند
شماره ١٣٧: آتش عشق تو ديد صبرم و سيماب شد
شماره ١٣٨: دل بسته زلف تو شد از من چه نويسد
شماره ١٣٩: آتش عياره اى آب عيارم ببرد
شماره ١٤٠: خاکى دلم به گرد وصالش کجا رسد
شماره ١٤١: اندرآ اى جان که در پاى تو جان خواهم فشاند
شماره ١٤٢: سخن با او به موئى درنگيرد
شماره ١٤٣: دلم آخر به وصالش برسد
شماره ١٤٤: سر زلفت چو در جولان بيايد
شماره ١٤٥: دل دادم و کار برنيامد
شماره ١٤٦: مرا غم تو به خمار خانه باز آورد
شماره ١٤٧: مکن کز چشم من بر خاک سيل آتشين خيزد
شماره ١٤٨: بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد
شماره ١٤٩: شور عشق تو در جهان افتاد
شماره ١٥٠: عقل ز دست غمت دست به سر مى رود
شماره ١٥١: روى تو را در رکاب شمس و قمر مى رود
شماره ١٥٢: دل سکه عشق مى نگرداند
شماره ١٥٣: تا مرا عشق يار غار افتاد
شماره ١٥٤: دلبر آن به که کسش نشناسد
شماره ١٥٥: نقش تو خيال برنتابد
شماره ١٥٦: روى تو چون نوبهار جلوه گرى مى کند
شماره ١٥٧: زين وجودت به جان خلاص دهند
شماره ١٥٨: روزم به نيابت شب آمد
شماره ١٥٩: ماه را با نور رويش بيش مقدارى نماند
شماره ١٦٠: ز خوبان جز جفاکارى نيايد
شماره ١٦١: خار غم تو گل طرب دارد
شماره ١٦٢: زهر با ياد تو شکر گردد
شماره ١٦٣: عشقت چو درآمد ز دلم صبر بدر شد
شماره ١٦٤: آن را که غم گسار تو باشى چه غم خورد
شماره ١٦٥: آنچه تو کردى بتا نه شرط وفا بود
شماره ١٦٦: رخ به زلف سياه مى پوشد
شماره ١٦٧: آواز حسنت اى جان هفت آسمان بگيرد
شماره ١٦٨: آنچه عشق دوست با من مى کند
شماره ١٦٩: مرد که با عشق دست در کمر آيد
شماره ١٧٠: عشق تو اندر دلم شاخ کنون مى زند
شماره ١٧١: نى دست من به شاخ وصال تو بر رسيد
شماره ١٧٢: اين عشق آتشينم دود از جهان برآرد
شماره ١٧٣: دلم ز هواى تو بر نمى گردد
شماره ١٧٤: صبح چون جيب آسمان بگشاد
شماره ١٧٥: آن دم که صبح بينش من بال برگشاد
شماره ١٧٦: زان بخششى که بر در عالم شد
شماره ١٧٧: آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود
شماره ١٧٨: عافيت کس نشان دهد؟ ندهد
شماره ١٧٩: دل ز گيتى وفاجويى ندارد
شماره ١٨٠: دل جام جام، زهر غمان هر زمان کشد
شماره ١٨١: آمد نفس صبح و سلامت نرسانيد
شماره ١٨٢: آن کو چو تو دلرباى دارد
شماره ١٨٣: چون زلف يار گيرم دستم به يارب آيد
شماره ١٨٤: با درد تو کس منت مرهم نپذيرد
شماره ١٨٥: آوازه جمالت اندر جهان فتاد
شماره ١٨٦: در خوشاب را لبت سخت خوش آب مى دهد
شماره ١٨٧: عشقت آتش ز جان برانگيزد
شماره ١٨٨: پيش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار
شماره ١٨٩: پيش صبا نثار کنم جان شکوفه وار
شماره ١٩٠: دل پرده عشق توست برگير
شماره ١٩١: خون ريزى و ننديشي، عيار چنين خوش تر
شماره ١٩٢: خيز و به ايام گل باده گلگون بيار
شماره ١٩٣: بر سر من نامده است از تو جفاجوى تر
شماره ١٩٤: رحم کن رحم، نظر باز مگير
شماره ١٩٥: حديث توبه رها کن سبوى باده بيار
شماره ١٩٦: آن خال جو سنگش ببين، آن روى گندمگون نگر
شماره ١٩٧: سرهاى سراندازان در پاى تو اولى تر
شماره ١٩٨: فتاده ام به طلسم کشاکش تقدير
شماره ١٩٩: روز عمرم در شب افتاده است باز
شماره ٢٠٠: اى دل آن زنار نگسستى هنوز
شماره ٢٠١: دهان شيشه گشا صبح شد شراب بريز
شماره ٢٠٢: از اين ده رنگ تر يارى نپندارم که دارد کس
شماره ٢٠٣: بوى وفا ز گلبن عالم نيافت کس
شماره ٢٠٤: مه نجويم، مه مرا روى تو بس
شماره ٢٠٥: کشد مو بر تن نخجير تير از شوق پيکانش
شماره ٢٠٦: هر دل که غم تو داغ کردش
شماره ٢٠٧: عقل ما سلطان جان مى خواندش
شماره ٢٠٨: چو به خنده بازيابم اثر دهان تنگش
شماره ٢٠٩: خسته ام نيک از بد ايام خويش
شماره ٢١٠: بس سفالين لب و خاکين رخ و سنگين جانم
شماره ٢١١: از دو عالم دامن جان درکشم هر صبح دم
شماره ٢١٢: کو صبح که بار شب کشيدم
شماره ٢١٣: نه راى آنکه ز عشق تو روى برتابم
شماره ٢١٤: از دهر غدر پيشه وفائى نيافتم
شماره ٢١٥: از گشت چرخ کار به سامان نيافتم
شماره ٢١٦: بر سرير نياز مى غلطم
شماره ٢١٧: با بخت در عتابم و با روزگار هم
شماره ٢١٨: در سايه غم شکست روزم
شماره ٢١٩: در سينه نفس چنان شکستم
شماره ٢٢٠: ز خاک پاشى در دستخون فرومانديم
شماره ٢٢١: گر به عيار کسان از همه کس کمتريم
شماره ٢٢٢: تا چند ستم رسيده باشم
شماره ٢٢٣: نماند اهل رنگى که من داشتم
شماره ٢٢٤: از هستى خود که ياد دارم
شماره ٢٢٥: گرچه به دست کرشمه تو اسيرم
شماره ٢٢٦: منم آن کز طرب غمين باشم
شماره ٢٢٧: دردى که مرا هست به مرهم نفروشم
شماره ٢٢٨: خون دلم مخور که غمان تو مى خورم
شماره ٢٢٩: ما از عراق جان غم آلود مى بريم
شماره ٢٣٠: الصبوح اى دل که ما بزم قلندر ساختيم
شماره ٢٣١: به کوى عشق تو جان در ميان راه نهم
شماره ٢٣٢: اى قوم الغياث که کار اوفتاده ايم
شماره ٢٣٣: يک نظر دوش از شکنج زلف او دزديده ام
شماره ٢٣٤: دل بشد از دست دوست را به چه جويم
شماره ٢٣٥: زنگ دل از آب روى شستيم
شماره ٢٣٦: اين خود چه صورت است که من پاى بست اويم
شماره ٢٣٧: گفتم آه آتشين بس کن، نه من خاک توام
شماره ٢٣٨: نام تو چون بر زبان مى آيدم
شماره ٢٣٩: از تف دل آتشين دهانم
شماره ٢٤٠: کفر است راز عشقت پنهان چرا ندارم
شماره ٢٤١: نازى است تو را در سر، کمتر نکنى دانم
شماره ٢٤٢: به ميدان وفا يارم چنان آمد که من خواهم
شماره ٢٤٣: گفتم به رى مراد دل آسان برآورم
شماره ٢٤٤: مرا گوئى چه سر داري، سر سوداى او دارم
شماره ٢٤٥: چون تلخ سخن رانى تنگ شکرت خوانم
شماره ٢٤٦: گر رحم کنى جانا جان بر سرت افشانم
شماره ٢٤٧: ما پيشکش تو جان فرستيم
شماره ٢٤٨: ديده در کار لب و خالش کنم
شماره ٢٤٩: دل به سوداى بتان دربسته ام
شماره ٢٥٠: جانا ز سر مهر تو گشتن نتوانم
شماره ٢٥١: به صفت، عاشق جمال توايم
شماره ٢٥٢: امروز دو هفته است که روى تو نديدم
شماره ٢٥٣: طبع تو دمساز نيست چاره چه سازم
شماره ٢٥٤: اى جفت دل من از تو فردم
شماره ٢٥٥: خوش خوش از عشق تو جانى مى کنم
شماره ٢٥٦: من در طلب يارم ز اغيار نينديشم
شماره ٢٥٧: دل را به غم تو باز بستيم
شماره ٢٥٨: خيز تا رخت دل براندازيم
شماره ٢٥٩: يارب از عشق چه سرمستم و بى خويشتنم
شماره ٢٦٠: نزل عشقت جان شيرين آورم
شماره ٢٦١: نيم شب پى گم کنان در کوى جانان آمدم
شماره ٢٦٢: در عشق ز تيغ و سر نينديشم
شماره ٢٦٣: ما دل به دست مهر تو زان باز داده ايم
شماره ٢٦٤: تا من پى آن زلف سرافکنده همى دارم
شماره ٢٦٥: تو را در دوستى رائى نمى بينم، نمى بينم
شماره ٢٦٦: دست از دو جهان کشيده خواهم
شماره ٢٦٧: ز باغت بجز بوى و رنگى نبينم
شماره ٢٦٨: ز باغ عافيت بوئى ندارم
شماره ٢٦٩: طاقتى کو که به سر منزل جانان برسم
شماره ٢٧٠: دارم سر آنکه سر برآرم
شماره ٢٧١: از گلستان وصل نسيمى شنيده ام
شماره ٢٧٢: دلا زارت برون نتوان نهادن
شماره ٢٧٣: خرمى کان فلک دهد غم دان
شماره ٢٧٤: برون از جهان تکيه جايى طلب کن
شماره ٢٧٥: سوختم چون بوى برنايد ز من
شماره ٢٧٦: اى صبح مرا حديث آن مه کن
شماره ٢٧٧: غصه آسمان خورم دم نزنم، دريغ من
شماره ٢٧٨: دلا با عشق پيمان تازه گردان
شماره ٢٧٩: رخش حسن اى جان شگرفى را به ميدان درفکن
شماره ٢٨٠: دلم دردمند است بارى برافکن
شماره ٢٨١: آب و سنگم داد بر باد آتش سوداى من
شماره ٢٨٢: ترک سن سن گوى توسن خوى سوسن بوى من
شماره ٢٨٣: از عشق دوست بين که چه آمد به روى من
شماره ٢٨٤: اى باد بوى يوسف دلها به ما رسان
شماره ٢٨٥: بر سر بازار عشق آزاد نتوان آمدن
شماره ٢٨٦: اى لعل تو پرده دار پروين
شماره ٢٨٧: روى است بناميزد يا ماه تمام است آن
شماره ٢٨٨: تا مرا سوداى تو خالى نگرداند ز من
شماره ٢٨٩: تا دل غم او دارد نتوان غم جان خوردن
شماره ٢٩٠: در يک سخن آن همه عتيبش بين
شماره ٢٩١: شب من دام خورشيد است گوئى زلف يار است اين
شماره ٢٩٢: درد دل گويم از نهان بشنو
شماره ٢٩٣: آخر چه خون کرد اين دلم کامد به ناخن خون او
شماره ٢٩٤: تو چه دانى که من از وفا چه نمودم به جاى تو
شماره ٢٩٥: سينه پر آتشم چو ميغ از تو
شماره ٢٩٦: شد آبروى عاشقان از خوى آتش ناک تو
شماره ٢٩٧: گرچه جانى از نظر پنهان مشو
شماره ٢٩٨: چه کرده ام بجاى تو که نيستم سزاى تو
شماره ٢٩٩: پشت پايى زد خرد را روى تو
شماره ٣٠٠: در عشق داستانم و بر تو به نيم جو
شماره ٣٠١: بسته زلف اوست دل، اى دل از آن کيست او
شماره ٣٠٢: اى تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو
شماره ٣٠٣: رخت تمناى دل بر در عشاق نه
شماره ٣٠٤: افدى بنفس من بدت فى المهد عنى غافله
شماره ٣٠٥: خيال روى توام غم گسار و روى تو نه
شماره ٣٠٦: هست به دور تو عقل نام شکسته
شماره ٣٠٧: در دستت اوفتادم چون مرغ پر بريده
شماره ٣٠٨: اى از پى آشوب ما از رخ نقاب انداخته
شماره ٣٠٩: سرمستم و تشنه، آب در ده
شماره ٣١٠: در صبوح آن راح ريحانى بخواه
شماره ٣١١: اى برقرار خوبي، با تو قرار من چه
شماره ٣١٢: اى دل به جفات جان نهاده
شماره ٣١٣: اى زير نقاب مه نموده
شماره ٣١٤: اى چشم پر خمارت دلها فگار کرده
شماره ٣١٥: درا تا سيل بنشانم ز ديده
شماره ٣١٦: ماه نو و صبح بين پياله و باده
شماره ٣١٧: از زلف هر کجا گرهى برگشاده اى
شماره ٣١٨: روى درکش ز دهر دشمن روى
شماره ٣١٩: زين تنگناى وحشت اگر باز رستمى
شماره ٣٢٠: غم بنياد آب و گل چه خورى
شماره ٣٢١: روز دانش به ازين بايستى
شماره ٣٢٢: اى دل اى دل هلاک تن کردى
شماره ٣٢٣: خاک بغداد در آب بصرم بايستى
شماره ٣٢٤: شوريده کرد ما را عشق پرى جمالى
شماره ٣٢٥: اى راحت جان ها به تو، آرام جان کيستى
شماره ٣٢٦: اى سرو غنچه لب ز گلستان کيستى
شماره ٣٢٧: اى ترک دلستان ز شبستان کيستى
شماره ٣٢٨: کردى نخست با ما عهدى چنان که دانى
شماره ٣٢٩: يکى بخرام در بستان که تا سرو روان بينى
شماره ٣٣٠: زره زلف بر قبا شکنى
شماره ٣٣١: اين چه شور است آخر اى جان کز جهان انگيختى
شماره ٣٣٢: جان بخشمت آن ساعت کز لب شکرم بخشى
شماره ٣٣٣: تا بيش دل خراب دارى
شماره ٣٣٤: تب ها کشم از هجر تو شب هاى جدائى
شماره ٣٣٥: گلى از باغ وفا آمده اى
شماره ٣٣٦: باز از کرشمه زخمه نو در فزوده اى
شماره ٣٣٧: تا حلقه هاى بهم برشکسته اى
شماره ٣٣٨: چه کرده ام که مرا پايمال غم کردى
شماره ٣٣٩: آن لعل شکر خنده گر از هم بگشايى
شماره ٣٤٠: تاطرف کلاه برشکستى
شماره ٣٤١: يا وصل تو را نشانه بايستى
شماره ٣٤٢: بر ديده ره خيال بستى
شماره ٣٤٣: عالم افروز بهارا که تويى
شماره ٣٤٤: گر زير زلف بند او باد صبا جا يافتى
شماره ٣٤٥: چه کردم کاستين بر من فشاندى
شماره ٣٤٦: جان از تنم برآيد چون از درم درآئى
شماره ٣٤٧: هر زمان بر جان من بارى نهى
شماره ٣٤٨: ديدى که هيچگونه مراعات من نکردى
شماره ٣٤٩: ز بدخوئى دمى خو وانکردى
شماره ٣٥٠: کاشکى جز تو کسى داشتمى
شماره ٣٥١: درآ کز يک نظر جان تازه کردى
شماره ٣٥٢: دوست دارى که دوستدار کشى
شماره ٣٥٣: تا لوح جفا درست کردى
شماره ٣٥٤: ز دلت چه داد خواهم که نه داور منى
شماره ٣٥٥: خاک توام مرا چه خورى خون به دوستى
شماره ٣٥٦: دل نداند تو را چنان که توئى
شماره ٣٥٧: بانگ آمد از قنينه کآباد بر خرابى
شماره ٣٥٨: دلم که مرغ تو آمد به دام باز گرفتى
شماره ٣٥٩: به خرد راه عشق مى پوئى
شماره ٣٦٠: خود لطف بود چندان اى جان که تو دارى
شماره ٣٦١: صيد توام فکندى و در خون گذاشتى
شماره ٣٦٢: به رخت چه چشم دارم که نظر دريغ دارى
شماره ٣٦٣: زين نيم جان که دارم جانان چه خواست گوئى
شماره ٣٦٤: مرا روزى نپرسى کآخر اى غم خوار من چونى
شماره ٣٦٥: هرگز بود به شوخى چشم تو عبهرى
شماره ٣٦٦: گر قصد جان نداري، خونم چرا خورى
شماره ٣٦٧: خطى بر سوسن از عنبر کشيدى
شماره ٣٦٨: هديه پاى تو زر بايستى
شماره ٣٦٩: ناز جنگ آميز جانان برنتابد هر دلى
شماره ٣٧٠: دشوار عشق بر دلم آسان نمى کنى
شماره ٣٧١: گرنه تو اى زود سير تشنه خون منى
شماره ٣٧٢: چه کرد اين بنده جز آزاد مردى
شماره ٣٧٣: مرا تا جان بود جانان تو باشى
شماره ٣٧٤: گر بر در وصالت اميد بار بودى
شماره ٣٧٥: با هيچ دوست دست به پيمان نمى دهى
شماره ٣٧٦: دلم غارتيدى ز بس ترک تازى
شماره ٣٧٧: خاک شدم در تو را آب رخم چرا برى
شماره ٣٧٨: هر روز به هر دستى رنگى دگر آميزى
شماره ٣٧٩: از بوالعجبى هردم رنگ دگر آميزى
شماره ٣٨٠: اى ديده ره ز ظلمت غم چون برون برى
شماره ٣٨١: عتاب رنگ به من نامه اى فرستادى
شماره ٣٨٢: ز من گسستى و با ديگران بپيوستى
شماره ٣٨٣: يک زبان دارى و صد عشوه گرى
شماره ٣٨٤: تو را افتد که با ما سر برآرى
شماره ٣٨٥: در عشق، فتوح چيست؟ دانى
شماره ٣٨٦: گويم همه دل منى و جانى
شماره ٣٨٧: خاکم که مرا منى نيابى
شماره ٣٨٨: ماهى که مه از قفاى او بينى
شماره ٣٨٩: داور جاني، پس اين فرياد جان چون نشنوى
شماره ٣٩٠: اى رخ نورپاش تو پيشه گرفته دلبرى
شماره ٣٩١: دلم خاک تو شد گو باش من خون مى خورم بارى
شماره ٣٩٢: اذا ما الطير غنت فى الصباح
شماره ٣٩٣: تعاطى الکاس من شان الصبوح
شماره ٣٩٤: ما انصف ندمانى لو انکر ادمانى
شماره ٣٩٥: يارب ليل مظلم قد قلت يارب ارحم
شماره ٣٩٦: قم بکرة و خذها با کورة الحيات
شماره ٣٩٧: از روى تو فروزد شمع سراى عيسى
شماره ٣٩٨: چو عمر رفته تو کس را به هيچ کار نيايى
شماره ٣٩٩: ديوانه شوم چون تو پرى وار نمايى
شماره ٤٠٠: لاله رخا سمن برا سرو روان کيستى
شماره ٤٠١: باز از نواى دلبرى سازى دگرگون مى زنى