شماره ٣٠٢: اى تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى تماشاگه جان بر طرف لاله ستان تو
مطلع خورشيد زير زلف مه جولان تو
تا نهادى حسن را دار الخلافه زير زلف
هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو
حلق خلقى را به طوق شوق تو در بند کرد
زلف مشک افشان شهر آشوب مه چوگان تو
اى به خوان زلف تو يوسف طفيلى آمده
کيست کو بى خون دل يک لقمه خورد از خوان تو
کى برد سر در گريبان خرد آن را که هست
پاى در دام هوا و دست در دامان تو
از پى آن کاتش هجر تو دارم يادگار
نزد من آب حيات است آتش هجران تو
جان خاقانى فداى روح جان افروز توست
گرچه خصم اوست جانا يار جانان جان تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید