شماره ٣٣٠: زره زلف بر قبا شکنى

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
زره زلف بر قبا شکنى
آه در جان آشنا شکنى
ببرى آب سنگ ما کز دل
سنگ سازي، سبوى ما شکنى
دست و ساعد گرفته دو نان را
بگذرى بازوى وفا شکنى
از سر عجب هر زمان با خود
عهد بندى که عهد ما شکنى
ننوازى دلي، چرا سوزى
نخرى گوهري، چرا شکنى
در کمين شکست دلهايى
دل فداى تو باد تا شکنى
دل من نيست کن که مصلحت است
چو نبينى دلي، کجا شکنى
عاشق محتشم بسى دارى
پل همه بر من گدا شکنى
به سزا گوهرى است خاقانى
چندش از سنگ ناسزا شکنى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید