شماره ١٧٦: زان بخششى که بر در عالم شد

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
زان بخششى که بر در عالم شد
انده نصيب گوهر آدم شد
يارب چه نطفه بود نمى دانم
کز وى زمانه حامله غم شد
لطف از مزاج دهر بشد گوئى
اى مرد لطف چه که وفا هم شد
زير سپهر کيست نمى دانم
کز گردش سپهر مسلم شد
درهم شده است کارم و در گيتى
کار که ديده اى که فراهم شد
ايزد نيافريد هنوز آن دل
کاندر جهان درآمد و خرم شد
زين چرخ عمر خوار سيه کاسه
در کام دل نواله همه سم شد
زخمى رسيد بر دل خاقانى
کاوقات او هزينه مرهم شد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید