شماره ٢٧٥: سوختم چون بوى برنايد ز من

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
سوختم چون بوى برنايد ز من
وآتش غم روى ننمايد ز من
من ز عشق آراستم بازارها
عشق بازارى نيارايد ز من
تا نيارم زر رخ از لعل اشک
دل ز محنت ها نياسايد ز من
اى خيال يار در خورد آمدى
بى تو دانى هيچ نگشايد ز من
گر نگيرم دربرت عذر است از آنک
بوى بيمارى همى آيد ز من
دست بر سر زانم از دست اجل
تا کلاه عمر نربايد ز من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید