شماره ٢٧: در اين عهد از وفا بوئى نمانده است

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در اين عهد از وفا بوئى نمانده است
به عالم آشنارويى نمانده است
جهان دست جفا بگشاد آوخ
وفا را زور بازويى نمانده است
چه آتش سوخت بستان وفا را
که از خشک و ترش بويى نمانده است
فلک جائى به موى آويخت جانم
کز آنجا تا اجل مويى نمانده است
به که نالم که اندر نسل آدم
بديدم آدمى خويى نمانده است
نظر بردار خاقانى ز دونان
جگر ميخور که دلجويى نمانده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید