شماره ٧٦: در عشق تو عافيت حرام است

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در عشق تو عافيت حرام است
آن را که نه عشق پخت خام است
کس را ز تو هيچ حاصلى نيست
جز نيستيى که بر دوام است
صد ساله ره است راه وصلت
با داعيه تو نيم گام است
شهرى ز تو مست عشق و ما هم
اين باد ندانم از چه جام است
ز آن نيمه که پاک بازى ماست
با درد تو داو ما تمام است
ز آنجا که جفاى توست بر ما
ديدار تو تا ابد حرام است
هر دل ز تو با هزار داغ است
هر داغى را هزار نام است
خاقانى را ز دل خبر پرس
تا داغ به نام او کدام است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید