شماره ٢٩٧: گرچه جانى از نظر پنهان مشو

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گرچه جانى از نظر پنهان مشو
رحم کن در خون جان اى جان مشو
پرده رازم دريدى آشکار
وعده هاى کژ مده پنهان مشو
گر به جان فرمان دهى فرمان برم
آمدى ناخوانده بى فرمان مشو
از بن دندان به دندان مزد تو
جان دهم جاى دگر مهمان مشو
گر بپيچم در کمند زلف تو
چون کمند از شرم، رخ پيچان مشو
خون خورى ترکانه کاين از دوستى است
خون مخور، ترکى مکن، تازان مشو
کشتيم پس خويشتن نادان کنى
اين همه دانا مکش، نادان مشو
چون غلام توست خاقانى تو نيز
جز غلام خسرو ايران مشو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید