آنچه تو کردى بتا نه شرط وفا بود
غايت بيداد بود و عين جفا بود
قول تو دانى چه بود دام فسون بود
عهد تو دانى چه بود باد هوا بود
مهر بريدن ز يار مذهب ما نيست
ليک چنين هم طريق و رسم تو را بود
از تو و بيداد تو ننالم کاول
دل به تو من داده ام گناه مرا بود
اى دل خاقانى از گذشته مکن ياد
عاقبت اين است آنچه رفت بلا بود