غزل شماره ۶۸۹

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دوش از بت من جهان چه می‌شد
وز ماه من آسمان چه می‌شد
در پیش رخش چه رقص می‌كرد
وز آتش عشق جان چه می‌شد
چشم از نظرش چه مست می‌گشت
وز قند لبش دهان چه می‌شد
از تیر مژه چه صید می‌كرد
وان ابروی چون كمان چه می‌شد
می‌شد كه به لاله رنگ بخشد
ور نی سوی گلستان چه می‌شد
آن لحظه به سبزه گل چه می‌گفت
وز نرگسش ارغوان چه می‌شد
جز از پی نور بخش كردن
بر چرخ دوان دوان چه می‌شد
گر زانك نه لطف بی‌كران داشت
آن ماه در این میان چه می‌شد
بنمود ز لامكان جمالی
یا رب كه از او مكان چه می‌شد
بگشاد نقاب بی‌نشانی
وین عالم بانشان چه می‌شد
شب رفت و بماند روز مطلق
وین عقل چو پاسبان چه می‌شد
از دیده غیب شمس تبریز
این دیده غیب دان چه می‌شد

آتشآسمانابروارغوانتبریزجهاندهاندیدهرخشرقصسبزهعشقعقللالهلطفمستمژهنرگسچشمگلستان


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید