غزل شماره ۷۳۹

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
قند بگشا ای صنم تا عیش را شیرین كند
هین كه آمد دود غم تا خلق را غمگین كند
ای تو رنگ عافیت زیرا كه ماه از خاصیت
سنگ‌ها را لعل سازد میوه را رنگین كند
پرده بردار ای قمر پنهان مكن تنگ شكر
تا بر سیمین تو احوال ما زرین كند
عشق تو حیران كند دیدار تو خندان كند
زانك دریا آن كند زیرا كه گوهر این كند
از میان دل صبوحی كفتابت تیغ زد
گردن جان را بزن گر چرخ را تمكین كند
چشم تو در چشم‌ها ریزد شرابی كز صفا
زان سوی هفتاد پرده دیده را ره بین كند
گر شبی خلوت كنی گویم من اندر گوش تو
لطف‌هایی را كه با ما شه صلاح الدین كند

تیغحیرانخلوتخنداندیدهسیمینشرابشیرینصبوحصلاحصنمعشقعیشلطفلعلنگینپنهانچشمگردنگوهر


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید