غزل شماره ۵۲۲

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ماه دیدم شد مرا سودای چرخ
آن مهی نی كو بود بالای چرخ
تو ز چرخی با تو می‌گویم ز چرخ
ور نه این خورشید را چه جای چرخ
زهره را دیدم همی‌زد چنگ دوش
ای همه چون دوش ما شب‌های چرخ
جان من با اختران آسمان
رقص رقصان گشته در پهنای چرخ
در فراق آفتاب جان ببین
از شفق پرخون شده سیمای چرخ
سر فروكن یك دمی از بام چرخ
تا زنم من چرخ‌ها در پای چرخ
سنگ از خورشید شد یاقوت و لعل
چشم از خورشید شد بینای چرخ
ماه خود بر آسمان دیگرست
عكس آن ماهست در دریای چرخ

آسماناخترخورشیدرقصزهرهسودافراقلعلچشمچنگیاقوت


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید