غزل شماره ۴۸۹

غزلستان :: سعدی شیرازی :: غزلیات
مشاهده برنامه «سعدی نامه» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
ای رخ چون آینه افروخته
الحذر از آه من سوخته
غیرت سلطان جمالت چو باز
چشم من از هر که جهان دوخته
عقل کهن بار جفا می کشد
دم به دم از عشق نوآموخته
وه که به یک بار پراکنده شد
آن چه به عمری بشد اندوخته
غم به تولای تو بخریده ام
جان به تمنای تو بفروخته
در دل سعدیست چراغ غمت
مشعله ای تا ابد افروخته

آینهجفاجهانسعدیسلطانعشقعقلچراغچشم


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید