غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
با Lexingo کلمات انگلیسی یاد بگیرید
Lexingo
امتیاز بگیرید و رقابت کنید
غزل شماره ۴۸۹
غزلستان
::
سعدی شیرازی
::
غزلیات
مشاهده برنامه «سعدی نامه» در فروشگاه اپل
افزودن به مورد علاقه ها
ای رخ چون آینه افروخته
الحذر از آه من سوخته
غیرت سلطان جمالت چو باز
چشم من از هر که جهان دوخته
عقل کهن بار جفا می کشد
دم به دم از عشق نوآموخته
وه که به یک بار پراکنده شد
آن چه به عمری بشد اندوخته
غم به تولای تو بخریده ام
جان به تمنای تو بفروخته
در دل سعدیست چراغ غمت
مشعله ای تا ابد افروخته
آینه
جفا
جهان
سعدی
سلطان
عشق
عقل
چراغ
چشم
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
تا کی ای دلبر دل من بار تنهایی کشد
دست به جان نمی رسد تا به تو برفشانمش
تا کی روم از عشق تو شوریده به هر سوی
بخت آیینه ندارم که در او می نگری
ندانم از من خسته جگر چه می خواهی
نظرات نوشته شده
im._ga3y در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۱ نوشته
نظری درباره شعر ندارم ولی زن، زندگی، ازادیتو عشقه
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال