غزل شماره ۱۷۳۹

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
زهی حلاوت پنهان در این خلای شكم
مثال چنگ بود آدمی نه بیش و نه كم
چنانك گر شكم چنگ پر شود مثلا
نه ناله آید از آن چنگ پر نه زیر و نه بم
اگر ز روزه بسوزد دماغ و اشكم تو
ز سوز ناله برآید ز سینه‌ات هر دم
هزار پرده بسوزی به هر دمی زان سوز
هزار پایه برآری به همت و به قدم
شكم تهی شو و می نال همچو نی به نیاز
شكم تهی شو و اسرار گو به سان قلم
چو پر شود شكمت در زمان حشر آرد
به جای عقل تو شیطان به جای كعبه صنم
چو روزه داری اخلاق خوب جمع شوند
به پیش تو چو غلامان و چاكران و حشم
به روزه باش كه آن خاتم سلیمان است
مده به دیو تو خاتم مزن تو ملك به هم
وگر ز كف تو شد ملك و لشكرت بگریخت
فرازآید لشكرت بر فراز علم
رسید مایده از آسمان به اهل صیام
به اهتمام دعاهای عیسی مریم
به روزه خوان كرم را تو منتظر می باش
از آنك خوان كرم به ز شوربای كلم

آسماناسراراماندعاسینهصنمعقلقلمپنهانچنگ


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید