ساقیان سرمست در كار آمدند
مستیان در كوی خمار آمدند
حلقه حلقه عاشقان و بیدلان
بر امید بوی دلدار آمدند
بلبلان مست و مستان الست
بر امید گل به گلزار آمدند
هین كه مخموران در این دم جوق جوق
بر در ساقی به زنهار آمدند
یك ندا آمد عجب از كوی دل
بی دل و بیپا به یك بار آمدند
از خوشی بوی او در كوی او
بیخود و بیكفش و دستار آمدند
بی محابا ده تو ای ساقی مدام
هین كه جانها مست اسرار آمدند
عارفان از خویش بیخویش آمدند
زاهدان در كار هشیار آمدند
ساقیا تو جمله را یك رنگ كن
باده ده گر یار و اغیار آمدند