غزل شماره ۲۰۵

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چند گریزی ز ما چند روی جا به جا
جان تو در دست ماست همچو گلوی عصا
چند بكردی طواف گرد جهان از گزاف
زین رمه پر ز لاف هیچ تو دیدی وفا
روز دو سه‌ای زحیر گرد جهان گشته گیر
همچو سگان مرده گیر گرسنه و بی‌نوا
مرده دل و مرده جو چون پسر مرده شو
از كفن مرده ایست در تن تو آن قبا
زنده ندیدی كه تا مرده نماید تو را
چند كشی در كنار صورت گرمابه را
دامن تو پرسفال پیش تو آن زر و مال
باورم آنگه كنی كه اجل آرد فنا
گویی كه زر كهن من چه كنم بخش كن
من به سما می‌روم نیست زر آن جا روا
جغد نه‌ای بلبلی از چه در این منزلی
باغ و چمن را چه شد سبزه و سرو و صبا

بلبلجهاندامنسبزهصبافالمنزلوفاچمن


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید