غزل شماره ۳۳۹

غزلستان :: سعدی شیرازی :: غزلیات
مشاهده برنامه «سعدی نامه» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
گردن افراشته ام بر فلک از طالع خویش
کاین منم با تو گرفته ره صحرا در پیش
عمرها بوده ام اندر طلبت چاره کنان
سال ها گشته ام از دست تو دستان اندیش
پایم امروز فرورفت به گنجینه کام
کامم امروز برآمد به مراد دل خویش
چون میسر شدی ای در ز دریا برتر
چون به دست آمدی ای لقمه از حوصله بیش
افسر خاقان وان گاه سر خاک آلود
خیمه سلطان وان گاه فضای درویش
سعدی ار نوش وصال تو بیابد چه عجب
سال ها خورده ز زنبور سخن های تو نیش

حوصلهخاقانخاکدرویشدستانسخنسعدیسلطانصحرافلکوصالوصلگردن


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید