غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
با Lexingo کلمات انگلیسی یاد بگیرید
Lexingo
امتیاز بگیرید و رقابت کنید
غزل شماره ۲۱۹۲
غزلستان
::
مولوی
::
دیوان شمس - غزلیات
افزودن به مورد علاقه ها
ای عارف خوش كلام برگو
ای فخر همه كرام برگو
هر ممتحنی ز دست رفته
بر دست گرفت جام برگو
قایم شو و مات كن خرد را
وز باده باقوام برگو
تا روح شویم جمله می ده
تا خواجه شود غلام برگو
قانع نشوم به نور روزن
بشكاف حجاب بام برگو
بپذیر مدام خوش ز ساقی
چون مست شدی مدام برگو
آن جام چو زر پخته بستان
زان سوختگان خام برگو
مبدل شد و خوش حطام دنیا
چون رستی از این حطام برگو
لب بستم ای بت شكرلب
بیواسطه و پیام برگو
باده
بستان
جام
حجاب
ساقی
مست
پیام
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
ای سر مردان برگو برگو
ای رونق نوبهار برگو
گشتهست طپان جانم ای جان و جهان برگو
در خشكی ما بنگر و آن پرده تر برگو
گران جانی مكن ای یار برگو
نظرات نوشته شده
اولین نفر برای نظر دادن باشید و نظرتان را در مورد این شعر از طریق فرم زیر ارسال کنید.
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال