غزل شماره ۷۱۰

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آن شعله نور می‌خرامد
وان فتنه حور می‌خرامد
شب جامه سپید كرد زیرا
كان ماه ز دور می‌خرامد
مستان شبانه را بشارت
ساقی به سحور می‌خرامد
جان را به مثال عود سوزیم
كان كان بلور می‌خرامد
آن فتنه نگر كه بار دیگر
با صد شر و شور می‌خرامد
آن دشمن صبرهای عاشق
در خون صبور می‌خرامد
جانم به فدای آن سلیمان
كو جانب مور می‌خرامد
جز چهره عاشقان مبینید
كان شاه غیور می‌خرامد
در قالب خلق شمس تبریز
چون نفخه صور می‌خرامد

تبریزجامساقیشبانصبرعاشقعودمستچهره


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید