غزل شماره ۹۵

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
زهی عشق زهی عشق كه ما راست خدایا
چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا
چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چو خورشید
چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا
زهی ماه زهی ماه زهی باده همراه
كه جان را و جهان را بیاراست خدایا
زهی شور زهی شور كه انگیخته عالم
زهی كار زهی بار كه آن جاست خدایا
فروریخت فروریخت شهنشاه سواران
زهی گرد زهی گرد كه برخاست خدایا
فتادیم فتادیم بدان سان كه نخیزیم
ندانیم ندانیم چه غوغاست خدایا
ز هر كوی ز هر كوی یكی دود دگرگون
دگربار دگربار چه سوداست خدایا
نه دامیست نه زنجیر همه بسته چراییم
چه بندست چه زنجیر كه برپاست خدایا
چه نقشیست چه نقشیست در این تابه دل‌ها
غریبست غریبست ز بالاست خدایا
خموشید خموشید كه تا فاش نگردید
كه اغیار گرفتست چپ و راست خدایا

اغیاربادهجهانخداخموشخورشیدسوداعشقغریبغوغاپنهان


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید