غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
با Lexingo کلمات انگلیسی یاد بگیرید
Lexingo
امتیاز بگیرید و رقابت کنید
غزل شماره ۳۴۴
غزلستان
::
سعدی شیرازی
::
غزلیات
افزودن به مورد علاقه ها
ساقی بده آن شراب گلرنگ
مطرب بزن آن نوای بر چنگ
کز زهد ندیده ام فتوحی
تا کی زنم آبگینه بر سنگ
خون شد دل من ندیده کامی
الا که برفت نام با ننگ
عشق آمد و عقل همچو بادی
رفت از بر من هزار فرسنگ
ای زاهد خرقه پوش تا کی
با عاشق خسته دل کنی جنگ
گرد دو جهان بگشته عاشق
زاهد بنگر نشسته دلتنگ
من خرقه فکنده ام ز عشقت
باشد که به وصل تو زنم چنگ
سعدی همه روز عشق می باز
تا در دو جهان شوی به یک رنگ
جهان
خرقه
دیده
ساقی
سعدی
شراب
طرب
عاشق
عشق
عقل
مطرب
وصل
چنگ
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
چون برآمد ماه روی از مطلع پیراهنش
هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست
سرمست درآمد از خرابات
چشم که بر تو می کنم چشم حسود می کنم
باز از شراب دوشین در سر خمار دارم
نظرات نوشته شده
اولین نفر برای نظر دادن باشید و نظرتان را در مورد این شعر از طریق فرم زیر ارسال کنید.
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال