غزل شماره ۳۱۵۲

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گر چه تو نیم شب رسیدستی
صبح عشاق را كلیدستی
ناپدیدی چو جان در این عالم
در جهان دلم پدیدستی
همه شب جان تو را شود قربان
ز آن كه تو بامداد عیدستی
ز آدمی چون پری رمیدم من
تا ز من ای پری رمیدستی
در مزیدم چو دولت منصور
چون مرا تو ابایزیدستی
ای بسا نازكان و خامان را
چون من سوخته پزیدستی
شمس تبریز سرمه دیگر
در دو دیده خرد كشیدستی

امانتبریزجهاندولتدیدهصبحعشاق


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید