بار دیگر ملتی برساختی برساختی
سوی جان عاشقان پرداختی پرداختی
بار دیگر در جهان آتش زدی آتش زدی
تا به هفتم آسمان برتاختی برتاختی
پرده هفت آسمان بشكافتی بشكافتی
گوی را در لامكان انداختی انداختی
سوی جانان برشدی دامن كشان دامن كشان
جانها را یك به یك بشناختی بشناختی
درزدی در طور سینا آتشی نو آتشی
كوه را و سنگ را بگداختی بگداختی
بود در بحر حقایق موجها در موجها
بر سر آن بحر جان میباختی میباختی
صبر كردی تا كه دریا رام گشت و رام گشت
بهر كشتی بادبان افراختی افراختی