طرب اندر طرب است او كه در عقل شكست او
تو ببین قدرت حق را چو درآمد خوش و مست او
همه امروز چنانیم كه سر از پای ندانیم
همه تا حلق درآییم و در این حلقه نشست او
چو چنین باشد محرم كی خورد غم كی خورد غم
به سبو ده می خوش دم كه قدح را بشكست او
شه من باده فرستد به چه رو مینپرستم
هله ای مطرب برگو كه زهی باده پرست او