غزل شماره ۲۹۶۷

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آمد ز نای دولت بار دگر نوایی
ای جان بزن تو دستی وی دل بكوب پایی
تابان شده‌ست كانی خندان شده جهانی
آراسته‌ست خوانی در می‌رسد صلایی
بر بوی نوبهاری بر روی سبزه زاری
در عشق خوش عذاری ما مست و های هایی
او بحر و ما سحابی او گنج و ما خرابی
در نور آفتابی ما همچو ذره‌هایی
شوریده‌ام معافم بگذار تا بلافم
مه را فروشكافم با نور مصطفایی

بهارجهانخنداندولتسبزهعشقمست


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید