غزل شماره ۲۶۷۹

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ز ما برگشتی و با گل فتادی
دو چشم خویش سوی گل گشادی
ز شرم روی ما گل از تو بگریخت
ز گل واگشتی این جا سر نهادی
نهادی سر كه پای من ببوسی
نیابی بوسه گل را بوسه دادی
بدان لب‌ها كه بوی گل گرفته‌ست
نیابی بوسه گر چه اوستادی
برای رفع بویش این دو لب را
همی‌مالم به خاكت من ز شادی
كجا بردارم این لب از تو ای خاك
ولی فتنه تویی گل را تو زادی
تو آن خاكی كه از حق لطف دزدی
تو دزدی و مریدی و مرادی

بوسهلطفچشم


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید