غزل شماره ۱۰۵۲
غزلستان ::
مولوی ::
دیوان شمس - غزلیات
نوریست میان شعر احمر
از دیده و وهم و روح برتر
خواهی خود را بدو بدوزی
برخیز و حجاب نفس بردر
آن روح لطیف صورتی شد
با ابرو و چشم و رنگ اسمر
بنمود خدای بی چگونه
بر صورت مصطفی پیمبر
آن صورت او فنای صورت
وان نرگس او چو روز محشر
هر گه كه به خلق بنگریدی
گشتی ز خدا گشاده صد در
چون صورت مصطفی فنا شد
عالم بگرفت الله اكبر
اشعار مرتبط
نظرات نوشته شده