آن شكرپاسخ نباتم میدهد
و آنك كشتستم حیاتم میدهد
آن كه در دریای خونم غرقه كرد
یونس وقتم نجاتم میدهد
در صفات او صفاتم نیست شد
هم صفا و هم صفاتم میدهد
رخت را برد و مرا درویش كرد
نك ز یاقوتش زكاتم میدهد
اسب من بستد پیاده ماندهام
وز دو رخ آن شاه ماتم میدهد
كوه طور از شاهماتش پاره شد
من كم از كاهم ثباتم میدهد
ماه عید روز وصلش خواستم
از شب هجران براتم میدهد
چون برون از شش جهت بد گنج عشق
زان جهت بی این جهاتم میدهد