غزل شماره ۲۸۳۲

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
صنما چنان لطیفی كه به جان ما درآیی
صنما به حق لطفت كه میان ما درآیی
تو جهان پاك داری نه وطن به خاك داری
چه شود اگر زمانی به جهان ما درآیی
تو لطیف و بی‌نشانی ز نهان‌ها نهانی
بفروزد این نهانم چو نهان ما درآیی
چو تو راست ای سلیمان همگی زبان مرغان
تو به لب چه شهد بخشی چو زبان ما درآیی
به جهان ملك تویی بس نكشد كمان تو كس
بپرم چو تیر اگر تو به كمان ما درآیی
بخرام شمس تبریز كه تو كیمیای حقی
همه مس ما شود زر چو به كان ما درآیی

تبریزجهانصنملطف


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید