غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
مشاهده در یوتیوب
برای دریافت فال حافظ عضو کانال یوتیوب ما شوید
غزل شماره ۲۷۲۹
غزلستان
::
مولوی
::
دیوان شمس - غزلیات
افزودن به مورد علاقه ها
با این همه مهر و مهربانی
دل میدهدت كه خشم رانی
وین جمله شیشه خانهها را
درهم شكنی به لن ترانی
در زلزله است دار دنیا
كز خانه تو رخت میكشانی
نالان تو صد هزار رنجور
بی تو نزیند هین تو دانی
دنیا چو شب و تو آفتابی
خلقان همه صورت و تو جانی
هر چند كه غافلند از جان
در مكسبه و غم امانی
اما چون جان ز جا بجنبد
آغاز كنند نوحه خوانی
خورشید چو در كسوف آید
نی عیش بود نه شادمانی
تا هست از او به یاد نارند
ای وای چو او شود نهانی
ای رونق رزم و جان بازار
شیرینی خانه و دكانی
خاموش كه گفت و گو حجابند
از بحر معلق معانی
امان
حجاب
خورشید
شیرین
عیش
غافل
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
برون كن سر كه جان سرخوشانی
چو بیگاه است و باران خانه خانه
نمیگفتی مرا روزی كه ما را یار غاری تو
هله پاسبان منزل تو چگونه پاسبانی
به قرار تو او رسد كه بود بیقرار تو
نظرات نوشته شده
خوب در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ نوشته
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال