جان و سر تو ای پسر نیست كسی به پای تو
آینه بین به خود نگر كیست دگر ورای تو
بوسه بده به روی خود راز بگو به گوش خود
هم تو ببین جمال خود هم تو بگو ثنای تو
نیست مجاز راز تو نیست گزاف ناز تو
راز برای گوش تو ناز تو هم برای تو
خیز ز پیشم ای خرد تا برهم ز نیك و بد
خیز دلا تو نیز هم تا نكنم سزای تو
هم پدری و هم پسر هم تو نیی و هم شكر
كیست كسی بگو دگر كیست كسی به جای تو
بسته لب تو برگشا چیست عقیق بیبها
كان عقیق هم تویی من چه دهم بهای تو
سایه توست ای پسر هر چه برست ای پسر
سایه فكند ای پسر در دو جهان همای تو