غزل شماره ۲۰۳۳

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
جانا نخست ما را مرد مدام گردان
وآنگه مدام درده ما را مدام گردان
از ما و خدمت ما چیزی نیاید ای جان
هم تو بنا نهادی هم تو تمام گردان
دارالسلام ما را دارالملام كردی
دارالملام ما را دارالسلام گردان
این راه بی‌نهایت گر دور و گر دراز است
از فضل بی‌نهایت بر ما دو گام گردان
ما را اسیر كردی اماره را امیری
ما را امیر گردان او را غلام گردان
انعام عام خود را كردی نصیب خاصان
انعام خاص خود را امروز عام گردان
هر ذره را ز فضلت خورشیدییی دگر ده
خورشید فضل خود را بر جمله رام گردان
در كام ما دعا را چون شهد و شیر خوش كن
و آن را كه گوید آمین هم دوستكام گردان

اسیرخورشیددعادوستسلام


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید