غزل شماره ۱۹۲۶

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مال است و زر است مكسب تن
كسب دل دوستی فزودن
بستان بی‌دوست هست زندان
زندان با دوست هست گلشن
گر لذت دوستی نبودی
نی مرد شدی پدید نی زن
خاری كه به باغ دوست روید
خوشتر ز هزار سرو و سوسن
بر هم دوزید عشق ما را
بی منت ریسمان و سوزن
گر خانه عالم است تاریك
بگشاید عشق شصت روزن
ور می ترسی ز تیر و شمشیر
جوشن گر عشق ساخت جوشن
هم عشق كمال خود بگوید
دم دركش و باش مرد الكن

بستاندوستسوسنعشقگلشن


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید