غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
مشاهده در یوتیوب
برای دریافت فال حافظ عضو کانال یوتیوب ما شوید
غزل شماره ۷۱۶
غزلستان
::
مولوی
::
دیوان شمس - غزلیات
افزودن به مورد علاقه ها
دیر آمدهای سفر مكن زود
ای مایه هر مراد و هر سود
ای ز آتش عزم رفتن تو
از بینیها برآمده دود
هر عود تلف شود ز آتش
در آتش توست عید هر عود
اومید تو هر دمی بگوید
دستت گیرم به فضل خود زود
اما تو مگو كه جهد و كوشش
سودم نكند كه بودنی بود
معزول مكن تو قدرتم را
من بسته نیم چو تار در پود
هر لحظه بكاهمت چو خواهم
وز فضل توانمت بیفزود
بربند دهان ز گفت و سر نه
در سجده دوست كوست مسجود
آتش
دهان
دوست
عود
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
ای شده از جفای تو جانب چرخ دود من
این كیست این این كیست این شیرین و زیبا آمده
دوش چه خوردهای دلا راست بگو نهان مكن
به جان تو كه از این دلشده كرانه مكن
مكن ای دوست ز جور این دلم آواره مكن
نظرات نوشته شده
اولین نفر برای نظر دادن باشید و نظرتان را در مورد این شعر از طریق فرم زیر ارسال کنید.
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال