خبر كن ای ستاره یار ما را
كه دریابد دل خون خوار ما را
خبر كن آن طبیب عاشقان را
كه تا شربت دهد بیمار ما را
بگو شكرفروش شكرین را
كه تا رونق دهد بازار ما را
اگر در سر بگردانی دل خود
نه دشمن بشنود اسرار ما را
پس اندر عشق دشمن كام گردم
كه دشمن مینپرسد كار ما را
اگر چه دشمن ما جان ندارد
بسوزان جان دشمن دار ما را
اگر گل بر سرستت تا نشویی
بیار و بشكفان گلزار ما را
بیا ای شمس تبریزی نیر
بدان رخ نور ده دیدار ما را