«فسانه» در غزلستان
- خیام نیشابوری
- «فسانه» در رباعیات خیام نیشابوری
- مولوی
- «فسانه» در دیوان شمس - غزلیات مولوی
- بگذار فسانههای دنیا
بیزار شدیم ما از آنها - سوگند به جان تو كه جز دیدن رویت
گر ملك زمینست فسونست و فسانهست - ای داده خاموشانهای ما را تو از پیمانهای
هر لحظه نوافسانهای در خامشی شد نعره زن - ای غوث هر بیچارهای واگشت هر آوارهای
اصلاح هر مكارهای مقصود هر افسانهای - ای زده مطرب غمت در دل ما ترانهای
در سر و در دماغ جان جسته ز تو فسانهای - نمیتانم سخن گفتن به هشیاری خرابم كن
از آن جام سخن بخش لطیف افسانهای ساقی - نور گیرد جمله عالم بر مثال كوه طور
گر بگویم بیحجاب از حال دل افسانهای - ای خدا مجنون آن لیلی كجاست
تا به گوشش دردمیم افسانهای - گویند عاقلان دم عاشق فسانهای است
شب روز كن چرایی اگر تو فسانهای - «فسانه» در دیوان شمس - رباعیات مولوی
- فردوسی
- «فسانه» در شاهنامه فردوسی