غزل شماره ۱۸۸۲

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
آن كس كه تو را بیند وانگه نظرش بر تن
ز آیینه ندیده‌ست او الا سیهی آهن
از آب حیات تو دور است به ذات تو
كز كبر برآید او بالا مثل روغن
پای تو چو جان بوسد تا حشر لبان لیسد
از لذت آن بوسه ای روت مه روشن
گفتم به دلم چونی گفتا كه در افزونی
زیرا كه خیالش را هستم به خدا مسكن
در سینه خیال او وان گاه غم و غصه
در آب حیات او وانگه خطر مردن

بوسهحیاتخداخیالدیدهسینهغصه


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید