غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
با Lexingo کلمات انگلیسی یاد بگیرید
Lexingo
امتیاز بگیرید و رقابت کنید
غزل شماره ۱۲۸۰
غزلستان
::
مولوی
::
دیوان شمس - غزلیات
افزودن به مورد علاقه ها
جان منست او هی مزنیدش
آن منست او هی مبریدش
آب منست او نان منست او
مثل ندارد باغ امیدش
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصلست او معتدلست او
شمع دلست او پیش كشیدش
هر كه ز غوغا وز سر سودا
سر كشد این جا سر ببریدش
هر كه ز صهبا آرد صفرا
كاسه سكبا پیش نهیدش
عام بیاید خاص كنیدش
خام بیاید هم بپزیدش
نك شه هادی زان سوی وادی
جانب شادی داد نویدش
داد زكاتی آب حیاتی
شاخ نباتی تا به مزیدش
باده چو خورد او خامش كرد او
زحمت برد او تا طلبیدش
امید
باده
حیات
سودا
شمع
غوغا
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
گم شدن در گم شدن دین منست
ای عاشقان ای عاشقان آن كس كه بیند روی او
دل و جان را طربگاه و مقام او
فقیر است او فقیر است او فقیر ابن الفقیر است او
خزان عاشقان را نوبهار او
نظرات نوشته شده
ناشناس در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۲ نوشته
عالی
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال