غزل شماره ۱۱۸۱

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
به سوی ما نگر چشمی برانداز
وگر فرصت بود بوسی درانداز
چو كردی نیت نیكو مگردان
از آن گلشن گلی بر چاكر انداز
اگر خواهی كه روزافزون بود كار
نظر بر كار ما افزونتر انداز
وگر تو فتنه انگیزی و خودكام
رها كن داد و رسمی دیگر انداز
نگون كن سرو را همچون بنفشه
گناه غنچه بر نیلوفر انداز
ز باد و بوی توست امروز در باغ
درختان جمله رقاص و سرانداز
چو شاخ لاغری افزون كند رقص
تو میوه سوی شاخ لاغر انداز
چو آمد خار گل را اسپری بخش
چو خصم آمد به سوسن خنجر انداز
بر عاشق بری چون سیم بگشا
سوی مفلس یكی مشتی زر انداز
برآ ای شاه شمس الدین تبریز
یكی نوری عجب بر اختر انداز

اختربنفشهتبریزرقصسوسنعاشقغنچهچشمگلشن


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید