غزل شماره ۹۵۳

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
سپیده دم بدمید و سپیده می‌ساید
كه ویس روز رخ خویش را بیاراید
غلام روز دلم كو به جای صد سالست
سپیده چهره دل را به كار می‌ناید
سپیدی رخ این دل سپیدها بخشد
كه طاس چرخ حواشیش را نپیماید
سپیده را چو فروشست شب به آب سیاه
رخ عجوزه دنیا ببین چه را شاید
بده عجوزه زراق را هزار طلاق
دم عجوزه جوانیت را بفرساید
بران تو دیو ز خود پیش از آنك دیو شوی
وگر نه من خمشم عن قریب بنماید

جوانچهره


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید