ماه هنرپيشه

غزلستان :: شهریار :: غزلیات
مشاهده برنامه «غزلیات شهریار» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
تا چند کنيم از تو قناعت به نگاهى
يک عمر قناعت نتوان کرد الهى
ديريست که چون هاله همه دور تو گردم
چون بازشوم از سرت اى مه به نگاهى
بر هر درى اى شمع چو پروانه زنم سر
در آرزوى آن که بيابم به تو راهى
نه روى سخن گفتن و نه پاى گذشتن
سرگشته ام اى ماه هنرپيشه پناهى
در فکر کلاهند حريفان همه هشدار
هرگز به سر ماه نرفته است کلاهى
بگريز در آغوش من از خلق که گلها
از باد گريزند در آغوش گياهى
در آرزوى جلوه مهتاب جمالش
يا رب گذرانديم چه شبهاى سياهى
يک عمر گنه کردم و شرمنده که در حشر
شايان گذشت تو مرا نيست گناهى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید