ای دیده راست راست دیده
چون دیده تو كجاست دیده
آن قطره بیوفا چه دیدهست
بحر گهر وفاست دیده
اجری خور توتیا چه بیند
اجری ده توتیاست دیده
ای آنك ز روز و شب برونی
روز و شب مر تو راست دیده
در پرتو آفتاب رویت
در رقص چو ذرههاست دیده
بد بیتو دو دیده دشمن جان
اكنون ز تو جان ماست دیده
ای دیده تان چو دل پریشان
در عین دل شماست دیده
هر دیده جدا جدا از آن است
كز دیده ما جداست دیده
چون دیده خدای را ببیند
گویی كه مگر خداست دیده
چون دیده كوه بر حق افتاد
از هر سنگیش خاست دیده
زر شد همه كوه از تجلی
یعنی همه كیمیاست دیده