یك پند ز من بشنو خواهی نشوی رسوا
من خمره افیونم زنهار سرم مگشا
آتش به من اندرزن آتش چه زند با من
كاندر فلك افكندم صد آتش و صد غوغا
گر چرخ همه سر شد ور خاك همه پا شد
نی سر بهلم آن را نی پا بهلم این را
یا صافیه الخمر فی آنیه المولی
اسكر نفرا لدا و السكر بنا اولی