غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
مشاهده در یوتیوب
برای دریافت فال حافظ عضو کانال یوتیوب ما شوید
رباعی شماره ۱۶۴۳
غزلستان
::
مولوی
::
دیوان شمس - رباعیات
افزودن به مورد علاقه ها
مستم ز می عشق خراب افتاده
برخواسته دل از خور و خواب افتاده
در دریائی که پا و سر پیدا نیست
جان رفته و تن بر سر آب افتاده
خواب
عشق
مست
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
آب حیوان در آب و گل پیدا نیست
در بادیهی عشق تو کردم سفری
رفتم به طبیب گفتم ای بینائی
این سر که در این سینهی ما میگردد
خواب آمد و در چشم نبد موضع خواب
نظرات نوشته شده
اولین نفر برای نظر دادن باشید و نظرتان را در مورد این شعر از طریق فرم زیر ارسال کنید.
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال