شماره ٢٠٦: صفات قلندر نشان برنگيرد

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
صفات قلندر نشان برنگيرد
صفات تجرد بيان برنگيرد
عدم خانه نيستى راست گنجى
که وصلش وجود جهان برنگيرد
گشاد از دل تنگ درويش يابد
خدنگى که هيچش کمان برنگيرد
من آن خاکسارم، که گر برگذارى
بيفتم، کسم رايگان برنگيرد
به بالاى من بر کشيدند دلقى
که پهناى هفت آسمان برنگيرد
دل دين طلب تنگ تن برنتابد
تن راهرو بار جان برنگيرد
مکن ياد دنيا، که انديشه ما
هماييست کين استخوان برنگيرد
به ما گوهرى داد دست عنايت
که اندازه بحر و کان برنگيرد
تو سرمايه بسيار گردان، که دل را
چو سرمايه پر شد زيان برنگيرد
زبان درکش،اى اوحدي، زين حکايت
که ناگه سرت با زبان برنگيرد
ازان يار بيگانگى دارد آن کس
که پندار خويش از ميان برنگيرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید