شماره ٢٠٥: بى تو دل من دمى قرار نگيرد

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بى تو دل من دمى قرار نگيرد
پند نصيحت کنان به کار نگيرد
هر چه در امکان عقل بود بگفتيم
اين دل شوريده اعتبار نگيرد
داد من امروز ده، که روز ضرورت
يار نباشد که دست يار نگيرد
صيد توام، ترک من مگير، که ديگر
صيد چنين کس به روزگار نگيرد
روز نباشد که در فراق رخ تو
روى من از خون دل نگار نگيرد
بر سر من گر تو خاک راه ببيزى
از تو دلم ذره اى غبار نگيرد
هر چه بخواهى بکن، که بنده منقاد
حکم خداوند خويش خوار نگيرد
رنج کش، اى اوحدي، که بى المى کس
آرزوى خويش در کنار نگيرد
طالب وصلي، که بردبار نباشد
بوسه از آن لعل قند بار نگيرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید