غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
با Lexingo کلمات انگلیسی یاد بگیرید
Lexingo
امتیاز بگیرید و رقابت کنید
«معما» در غزلستان
حافظ شیرازی
«معما» در غزلیات حافظ شیرازی
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است
دردا که این معما شرح و بیان ندارد
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تایید نظر حل معما می کرد
سخن سربسته گفتی با حریفان
خدا را زین معما پرده بردار
پیر میخانه همی خواند معمایی دوش
از خط جام که فرجام چه خواهد بودن
وجود ما معماییست حافظ
که تحقیقش فسون است و فسانه
سحرگه ره روی در سرزمینی
همی گفت این معما با قرینی
خیام نیشابوری
«معما» در رباعیات خیام نیشابوری
ایدل تو به اسرار معما نرسی
در نکته زیرکان دانا نرسی
مولوی
«معما» در دیوان شمس - غزلیات مولوی
ما خستگانیم و تویی صد مرهم بیمار ما
ما بس خرابیم و تویی هم از كرم معمار ما
نان معماریست حبس تن را
می بارانیست باغ جان را
خستگانیم و تویی مرهم بیمار ما
ما خرابیم و تویی از كرم معمار ما
پیش از آن كاین نفس كل در آب و گل معمار شد
در خرابات حقایق عیش ما معمور بود
زین راه نابدید معما كی بو برد
آنك از شراب عشق ازل خورد یا چشید
آن كس كه بعید شد ز معمار
كی گردد كارهاش معمور
دل و جگر چو نیابد درونه تن او
همان كسی كه دریدش همو شود معمار
ز هر كجا كه گشادم دهان فروبستی
نهشتیم كه بگویم چه گویم ای معمار
مرا چو وقف خرابات خویش كردستی
توام خراب كنی هم تو باشیم معمار
ای باغ ساز و دست نی چون عقل فوق و پست نی
هستی چو نحل خانه كن یا جان معمار بدن
مرغ معماگوی را رسم سخن آموختی
باز دل پژمرده را صد بال و صد پر ساختی
طنبور دل برداشته لا عیش الا عیشنا
زنبور جان آموخته زین انگبین معماریی
تو همچو وادی خشكی و ما چو بارانی
تو همچو شهر خرابی و ما چو معماری
دل خراب چو منظرگه اله بود
زهی سعادت جانی كه كرد معماری