شماره ١٠٩: اندرين ره هر که او يکتا شود

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اندرين ره هر که او يکتا شود
گنج معنى در دلش پيدا شود
جز جمال خود نبيند در جهان
اندرين ره هر که او بينا شود
قطره کز دريا برون آيد همى
چون سوى دريا شود دريا شود
گر صفات خود کند يکباره محو
در مقامات بقا يکتا شود
هر که دل بر نيستى خود نهاد
در حريم هستي، او تنها شود
از مسما هر که يابد بهره اى
فارغ و آسوده از اسما شود
ور کند گم صورت هستى خويش
صورت او جملگى معنى شود
ور نهنگ لاخورش زو طعمه ساخت
زنده جاويد در الا شود
صورتت چون شد حجاب راه تو
محو کن، تا سيرتت زيبا شود
گر از اين منزل برون رفتي، يقين
دانکه منزلگاهت او ادنى شود
ما به جانان زنده ايم، از جان برى
تا ابد هرگز کسى چون ما شود؟
هر که آنجا مقصد و مقصود يافت
در دو عالم والى والا شود
هر که را دل رازدار عشق شد
کى دلش مايل سوى صحرا شود؟
هم به بالا در رسد بى عقل و دين
گر عراقى محو اندر لا شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید