شماره ٢٧٥: حرف زن تا بر لب عيسى نفس سوزن شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
حرف زن تا بر لب عيسى نفس سوزن شود
روى بنما تا سواد طوطيان روشن شود
دل چه خونها مى خورد دور از شراب لاله رنگ
مرگ عيدست آن چراغى را که بى روغن شود
اى صبا، جان تازه مى گردد ز تغيير لباس
چند اوقات تو صرف بوى پيراهن شود؟
آه بى لخت جگر از دل نمى تازد به چرخ
سخت مى ترسم بر اين مجمر که بى روزن شود
گرد رنگ سايه نتوانست گرديدن خزان
خاکسارى سد راه جرأت دشمن شود
چشم مجنون چشم ليلى را سخنگو مى کند
عشق چون پر کار افتد حسن صاحب فن شود
چون بصيرت نيست، باشد حلقه بيرون در
آفتاب وماه اگر در ديده روزن شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید