قصیده شماره ۲۵

غزلستان :: پروین اعتصامی :: قصیده ها
مشاهده برنامه «پروین اعتصامی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
اى بى خبر ز منزل و پيش آهنگ
دور از تو همرهان تو صد فرسنگ
در راه راست، کج چه روى چندين
رفتار راست کن، تو نه اى خرچنگ
رخسار خويش را نکنى روشن
ز آئينه دل ار نزدائى زنگ
چون گلشنى است دل که در آن رويد
از گلبنى هزار گل خوش رنگ
در هر رهى فتاده و گمراهى
تا نيست رهبرت هنر و فرهنگ
چشم تو خفته است، از آن هر کس
زين باغ سيب ميبرد و نارنگ
اين روبهک به نيت طاوسى
افکنده دم خويش به خم رنگ
بازيچه هاست گنبد گردان را
نامى شنيده اى تو ازين شترنگ
در دام بسته شبرو چرخت سخت
در بر گرفته اژدر دهرت تنگ
انجام کار در فکند ما را
سنگيم ما و چرخ چو غلماسنگ
خار جهان چه ميشکنى در چشم
بر چهره چند ميفکنى آژنگ
سالک بهر قدم نفتد از پا
عاقل ز هر سخن نشود دلتنگ
تو آدمى نگر که بدين رتبت
بيخود ز باده است و خراب از بنگ
گوهر فروش کان قضا، پروين
يک ره گهر فروخته، صد ره سنگ



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید